مدح و مناجات با حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
بیتو باحـال پریشان و خرابم چه کـنم با دل سـوخـته و چشم پُر آبـم چه کـنـم کعبه را دور ضریحت به طواف آوردی من که دور از حرمت در تب و تابم چه کنم هرچه خواندیم به جز عشق تو بیحاصل بود نـشود نـام تو سر لـوح کـتابـم چه کـنم روز محشر که عملها همه سنجیده شود تو به دادم نرسی وقت حـسابم چه کـنم گرچه از دور به چشم همه چون دریایم بیتو و اشک غمت مثل سرابم چه کنم بعد یک عمر که زیر علمت سینه زدم چشمهای تو اگر کـرد جوابـم چه کـنـم به همه گـفـتهام اربـاب مرا میخـواهد پیش مردم نکنی دوست خطابم چه کنم شبی از عمر اگر سر برسد بعد از این نـکـنـد روضۀ گـودال کـبـابـم چه کـنم |